وکیل خانواده در مشهد مهمان رادیو و تلویزیون 09121463248

09121463248
وکیل خانواده در مشهد مهمان رادیو و تلویزیون 09121463248

دفتر وکالت پیروزی | در رادیو وتلویزیون | وکیل پیروزی

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وکیل خوب خانواده» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

تلفن جناب استاد فتح اللهی دعوت شده به سیما شبکه ۲ 

88722336-09121463248

تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری

این نوشته توسط وکیل تنظیم شده است این نوشته توسط وکیل پایه یک تنظیم شده است 
مراجع متعدد دادگستری هر کدام عهده دار رسیدگی به یک سری امور و دعاوی مشخص هستند و موضوعی که در دادگاه حقوقی مطرح می شود نمی تواند در دادگاه کیفری مطرح شود . این نوع تقسیم بندی به این دلیل است که نظم موضوعی در دادگاه حفظ شود . از طرفی هر کدام از این دادگاه ها ، آیین دادرسی مخصوص به خود را دارند یعنی برای اقامه دعوی در هر یک از این مراجع باید تشریفات مخصوص به همان مرجع را طی کرد تا دادگاه بتواند به موضوع دعوی رسیدگی کند . از این رو اطلاع از تفاوت ها و شیوه رسیدگی در این دادگاه ها بسیار مهم است تا از سر در گمی افراد جلوگیری کند . یکی از موضوعاتی که افراد غالبا درباره آن ابهام دارند ، تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری است . به همین دلیل در این مقاله به بررسی تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری می پردازیم .

تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری
برای تفاوت دادخواست حقوقی و شکایت کیفری می توان به موارد زیر اشاره کرد :

۱- شکایت کیفری مربوط به آیین دادرسی کیفری و دعاوی کیفری است ولی دادخواست حقوقی ناشی از ثبت دعوای حقوقی و آیین دادرسی مدنی است .

۲- برای ثبت یک اختلاف حقوقی باید دادخواست حقوقی ( یا همان دادخواست ) تنظیم کرد و برای اقامه دعوی کیفری ( که به آن شکواییه یا شکایت نامه هم می گویند ) تنظیم نمود .

۳- شکایت نامه کیفری را باید به دادسرا یا دادگاه کیفری ارائه داد و دادخواست حقوقی را باید به دادگاه حقوقی ارائه کرد .

۴- یکی از مهمترین فرق های شکایت نامه کیفری و دادخواست حقوقی است که شکایت را هم می توان در برگه معمولی نوشت ( به شرط درج اطلاعات لازم ) و هم می توان در فرم مخصوص شکواییه نوشت . اما برای ثبت دعوی حقوقی ، باید حتما فرم دادخواست چاپی را تکمیل نمود .

۵- در شکواییه به شکایت کننده ، شاکی به کسی که از او شکایت شده متشکی عَنه و به موضوع شکایت ، اتهام گفته می شود . اما در دادخواست حقوقی به کسی که اقامه دعوی کرده است ، خواهان به کسی که دعوی علیه او اقامه شده است ، خوانده و به موضوع پرونده هم خواسته گفته می شود .

۶- برای پر کردن برگخ شکواییه باید یک تمبر ۵۰۰۰ هزار تومانی باطل کرد اما هزینه اقامه دعوی حقوقی با توجه به ارزش خواسته متفاوت است .

دادخواست چیست و نحوه تنظیم دادخواست
نخستین مرحله و اقدامی که برای طرح یک دعوی در دادگستری بایستی انجام شود ارائه دادخواست به دادگاه می باشد . به عبارت دیگر ، هر کسی که قصد پیگیری یک دعوای حقوقی را دارد بایستی ابتدا با ارائه یک دادخواست شروع به انجام این امر نماید . دادخواست برگه مخصوصی است که چاپ شده و افراد می توانند با پر کردن فرم دادخواست اقدام به اقامه دعوای حقوقی کنند . اما نحوه تنظیم و نگارش دادخواست نکات مهمی دارد که نمی توان از آن غافل بود . به همین دلیل در این مقاله ابتدا به بررسی کلیاتی راجع به فرم دادخواست پرداخته و در ادامه به نحوه تنظیم دادخواست خواهیم پرداخت .

دادخواست چیست وکیل پایه یک دادگستری توضیح می دهد 

علیرغم اینکه در دعاوی کیفری می توان بر روی هر برگه ای شکایت را تنظیم نمود ، در مورد دعاوی حقوقی درخواست رسیدگی الزاما با تقدیم دادخواست صورت می پذیرد . به موجب ماده ۲ قانون آیین دادرسی مدنی ، هیچ دادگاهی نمی تواند به دعوایی رسیدگی کند ؛ مگر اینکه شخص یا اشخاص ذی نفع ، وکیل ، قائم مقام یا نماینده قانونی آنان رسیدگی به دعوا را برابر قانون درخواست نموده باشد و طبق ماده ۴۸ قانون آیین دادرسی مدنی ، شروع رسیدگی در دادگاه مستلزم تقدیم دادخواست است .
به همین دلیل ، یکی از مراحل اولیه ای که خواهان یک دعوا بایستی طی کند ، تقدیم دادخواست به دادگاه صالح است . پر کردن دادخواست به لحاظ شکلی اهمیت فراوانی دارد . در غیر این صورت موجب صدور قرار رد دادخواست خواهد شد. برگه دادخواست را می توان از محل فروش اوراق قضایی در دادگستری و مجتمع های قضایی تهیه نمود . دادخواست را باید به دفتر دادگاه صالح برای رسیدگی تحویل داد و در نقاطی که دادگاه دارای شعب متعدد است ، بایستی به دفتر شعبه اول تسلیم کرد .

نحوه تنظیم دادخواست
دادخواست می تواند توسط خود فرد ( خواهان ) و یا توسط وکیل او تنظیم شود . قانون آیین دادرسی مدنی نیز در ماده ۵۱ مقرر نموده است که دادخواست بایستی شامل موارد زیر باشد :
– نام و نام خانوادگی
– نام پدر
– سن
– اقامتگاه
– و حتی الامکان شغل خواهان
– مشخصات وکیل نیز در صورتی که دادخواست توسط وکیل تنظیم شود ، بایستی درج شود .

نکته اینکه در صورتی که محل اقامت یا نشانی خوانده ( کسی که دعوایی بر علیه او مطرح شده است ) ، معلوم نباشد یا به عبارت دیگر خوانده مجهول المکان باشد ، بایستی یک بار در روزنامه آگهی منتشر نمود و در صورتی که مراجعه ای صورت نگیرد ، دادگاه بصورت غیابی حکم صادر می کند .
علاوه بر درج مشخصات طرفین در دادخواست ، قسمت دیگر تعیین خواسته و بهای آن است که تعیین صحیح آن نقش بسیار مهمی در صدور حکم خواهد داشت . خواسته یا مالی است و یا غیر مالی ؛ بعنوان مثال در صورتی که از شخصی طلبی داریم ، بایستی میزان و مبلغ آن را در دادخواست قید نماییم ، همچنین اگر مردی که همسرش منزل را ترک کرده است ، باید در قسمت خواسته الزام به تمکین وی را درج کند .
یکی دیگر از قسمت های دادخواست ، دلایل و منضمات دادخواست است ؛ که با استفاده از ادله اثبات دعوی در امور حقوقی امکان پذیر خواهد بود . بعنوان مثال ، کپی برابر با اصل سند ازدواج ، شهادت شهود ، کارشناسی و … می تواند جزء دلایل دادخواست باشد که از طریق پیوست های دادخواست بایستی ارایه شوند .
در قسمت شرح دادخواست نیز توضیحاتی کلی راجع به دادخواست و خواسته نوشته شده و دلایل و مستندات نیز مورد اشاره قرار می گیرند .

دلایل لازم برای اثبات ادعا در دادخواست کدامند وکیل پایه یک دادگستری توضیح می دهد 

قانون در روابط اجتماعی و اقتصادی روزمره افراد اصل را بر صحت و درستی اعمال گذاشته است و اگر کسی ادعا کند دیگری امری مخالف قانون انجام داده است باید آن را ثابت کند . در محاکم دادگستری اثبات ادعا تنها با دلایلی امکان پذیر است که در قانون بیان شده اند . بنابراین افرادی که به دادگاه ها و دادسرا ها برای طرح کردن دعوایی مراجعه می کنند ، باید از اینکه چگونه می توانند ادعای خود را نزد قاضی ثابت کنند آگاه باشند . از این رو در این مقاله سعی داریم به توضیح چگونگی اثبات ادعا و ادله اثبات دعوی در امور حقوقی و ادله اثبات دعوی در امور کیفری بپردازیم .

” اثبات ادعا بر عهده مدعی است “

اثبات ادعا چگونه است ؟

وقتی کسی علیه دیگری در دادسرای کیفری شکایت می کند یا به دادگاه عمومی دادخواست حقوقی می دهد ، در بیان حقوقی دعوایی اقامه کرده است . به طرح کننده شکایت در دادسرا و دادگاه “مدعی” می گویند که وظیفه اثبات ادعایش نزد قاضی بر عهده خود اوست . البته مدعی نمی تواند از هر دلیلی برای اثبات ادعا استفاده کند و تنها دلایل و مدارکی که در قانون مشخص شده اند ، مورد قبول دادگاه هستند .

در مقابل ، طرف دیگر نیز می تواند منکر دلایل مدعی شود و دلیل یا مدرکی ارائه کند که دلایل مدعی را بی اثر کند . مثلا در صورتی که ” الف ” ادعا کند خودرویی که در دست ” ب ” است متعلق به ” الف ” است ، باید ادعایش را با ارائه دلیل در دادگاه ثابت کند . بعد از این، ” ب ” نیز می تواند با آوردن مدرک ، دلایل ” الف ” را رد کند و مالکیت خود را نسبت خودرو ثابت کند .

پس مطابق آیین دادرسی مراجع دادگستری ، هر کس ادعایی می کند باید آن را ثابت کند . روش و دلایلی که می توان با آن ادعایی را ثابت کرد در دعاوی کیفری و حقوقی تا حدی متفاوت است ؛ به همین دلیل هنگامی که قصد اثبات ادعا را داریم باید به نوع دعوا برای ارائه دلیل دقت کنیم .

ادله اثبات دعوی در امور حقوقی

دعاوی حقوقی دعاوی هستند که در دادگاه عمومی مطرح می شوند و بیشتر مربوط به مسائل خسارت و جبران آن است . در واقع در دعوای حقوقی ، به جرایم و مجازات ها رسیدگی نمی شود . در قانون برای اثبات ادعایی که در دادگاه حقوقی مطرح می شود ۵ شیوه در نظر گرفته شده است :

۱- اقرار : اقرار در پرونده های حقوقی به این معناست که شخص اقرار کننده موضوعی را که به ضرر خودش و به نفع دیگری است را بیان کند . در صورت اقرار شخص به زیان خودش ، طرف مقابل دیگر نیازی به ارائه دلیل و مدرک ندارد .

۲- سند : مهمترین دلیل برای اثبات ادعا در دعاوی حقوقی است . سند در ادله اثبات دعوی ، هر نوشته ای است که قابل استناد باشد و دادگاه آن را به عنوان دلیلی برای اثبات ادعا بپذیرد .

۳- شهادت : اگر به دو روش اقرار و ارائه سند نتوان ادعا را ثابت کرد ، می توان از شاهدان خواست تا شهادت بدهند . شهادت در امور حقوقی به این معنی است که از کسی که به صورت تصادفی یا غیر تصادفی ، درباره موضوع دعوا چیزی شنیده یا دیده است ، خواسته شود تا آنچه می داند را در دادگاه بیان کند .

۴- بازدید محل و تحقیقات محلی : در صورتی که یکی از دو طرف دعوا ، به اطلاعات اهل محل استناد کند ، حتی اگر نامی از از اهالی محل که اطلاعات مورد نظر را دارند نبرد ، دادگاه دستور تحقیق محلی صادر می کند تا بازید از محل و تحقیقات محلی صورت بگیرد .

۵- رجوع به کارشناس : در مواردی ، هر دو طرف یا یکی از آنها می توانند از دادگاه بخواهند تا موضوع از طریق کارشناسی پیگیری شود . البته در مواردی که لازم باشد بدون درخواست طرفین ، خود قاضی می تواند قرار ارجاع به کارشناس را صادر کند .

۶- قسم : قسم یا سوگند کم کاربرد ترین دلیل برای اثبات دعوی است و بیشتر به منظور پایان دادن به اختلاف از آن استفاده می شود . در واقع هر زمان که مدعی دلایل کافی برای اثبات ادعای خود نداشته باشد و طرف مقابل هم ادعای مدعی را رد کند ، مدعی می تواند از طرف مقابل بخواهد که سوگند بخورد که حقیقت را می گوید .

” سند مهمترین دلیل برای اثبات ادعا است “

ادله اثبات دعوی در امور کیفری
منظور از دعاوی کیفری ، دعاوی ای است که در نتیجه وقوع یک جرم در دادسرا مطرح می شوند و شاکی خواستار مجازات مجرم است . برای اثبات جرم در دعاوی کیفری به ۴ دلیل می توان استناد کرد :

۱- اقرار : اقرار در امور کیفری این گونه است که شخص ارتکاب جرم از طرف خودش را اعلام می کند .

۲- شهادت : شهادت در امور کیفری به این معنی است که کسی غیر از دو طرف دعوی ، رخ دادن یا ندادن جرم توسط متهم یا هر موضوع دیگر مرتبط با جرم را در دادگاه بیان کند .

۳- قسم : قسم در امور کیفری به معنای این است که کسی که قسم می خورد خدا را گواه می گیرد که حقیقت را می گوید . البته ادای قسم در دعاوی کیفری شرایطی دارد که باید رعایت شود .

۴- علم قاضی : علم قاضی یعنی اینکه قاضی بر اساس یک سری مستندات درباره دعوا مطرح شده یقین پیدا می کند و می تواند براساس آنها حکم دهد . از جمله مواردی که باعث علم قاضی می شود نظر کارشناس ، تحقیقات محلی ، اظهارات مطلع و گزارش ضابطان دادگستری مانند پلیس و نیروهای بسیج است . یعنی اطلاعات حاصل از این موارد مانند گزارش بسیج یا نیروهای پلیس علم قاضی محسوب می شود و قاضی می تواند بر اساس آن حکم دهد .

وکیل اکبر فتح اللهی 

وکیل پایه یک دادگستری مهمان شبکه ۲ سیما 

تلفن دفتر ۸۸۷۲۲۳۳۶ -۰۹۱۲۱۴۶۳۲۴۸

  • دفتر وکالت افسریه +وکیل در افسریه
  • ۰
  • ۰

 

تلفن 88722336-55082352

مراحل قانونی دعوی استرداد جهیزیه

دعوی استرداد جهیزیه
جهیزیه اموالی است که هنگام ازدواج، خانواده دختر به وی هدیه می دهند تا با خود به خانه ی شوهر ببرد. از واژه جهیزیه در قانون مدنی تعریفی به میان نیامده است و اساساً تهیه وسایل زندگی بر طبق ماده ۱۱۰۷ قانون مدنی جزء نفقه و بر عهده شوهر است و زن در این مورد هیچ تکلیف شرعی و قانونی ندارد. با وجود این در تمام خانواده ها به صورت یک سنت الزام آور اجتماعی، مرسوم است که در حد توانایی، تمام یا بخشی از وسایل مورد نیاز زندگی آینده دختر توسط خانواده وی تأمین شود.
تأمین جهیزیه و انتقال آن به منزل شوهر خللی در مالکیت تام زوجه ایجاد نمی کند و زن در هر حالتی مالک جهیزیه است و شوهر در حکم امین بوده، تنها می تواند از وسایل مزبور منتفع شود. بنابراین زوجه در هر زمانی می تواند جهیزیه خود را مطالبه کرده و هر اقدام مالکانه ای را نسبت به اموال خویش انجام دهد، (به فروش رساند، هبه کند، تخریب یا مفقود نماید و…)، و یا استرداد جهیزیه را بخواهد.

چگونگی دعوای استرداد جهیزیه
دعوی استرداد جهیزیه همانند هر دعوی حقوقی دیگر نیاز به اثبات بردن و تحویل جهیزیه به منزل داماد و بقای آن از طرف مدعی دارد و باید به یکی از طرق ادله اثبات دعوا، وجود حق ثابت شود. معمولاً مشکل از آنجایی آغاز می شود که لیست جهیزیه موسوم به “سیاهه” وجود نداشته باشد زیرا در نزد بیشتر خانواده ها گرفتن رسید از زوج هنگام بردن جهیزیه بی اعتمادی به وی در اوایل ازدواج تلقی می شود . البته اگر زوجین به مشاوره قبل ازدواج رفته باشند مشاور ایشان را در این خصوص ارشاد خواهد نمود. در صورت وجود نداشتن سیاهه، فاکتور اجناس خریداری شده و همچنین شهادت شهود می تواند تا اندازه ای در کشف حقیقت و احقاق حق به زن کمک کند. در صورت حدوث اختلاف و یا حتى مواردى که زن و شوهر دچار اختلاف هم نباشند اگر زن بخواهد در جهیزیه خود دخل و تصرف نماید در صورت ممانعت مرد ابتدائاً موضوع را به صورت اظهار نامه به همسر خود اعلام مى نماید. در صورتى که زوج از خارج نمودن جهیزیه ممانعت نماید زن مى تواند به دادگاه مراجعه کند.

موضوع قابل ذکر این است که در دعوای استرداد جهیزیه، امکان اینکه طرف مقابل دعوی بخواهد اموال را از بین برده و یا به آنها خسارت وارد نماید وجود دارد. بنابراین خواهان (زوجه) باید همراه با دادخواست استرداد جهیزیه مطابق ماده ۱۰۸ قانون آ.د.م تقاضای صدور قرار تأمین نیز بنماید. طبق ماده ۱۱۷ قانون فوق الذکر، چنانچه امکان تضییع و از بین رفتن اموال از طرف شوهر وجود داشته باشد، دادگاه بدون ابلاغ قرار را اجرا می کند. در مواردی که امکان جا به جایی و حیف و میل اموال از طرف زوج وجود دارد حکم ورود به منزلی که جهیزیه در آن قرار دارد نیز صادر می شود تا طرف مقابل نتواند از ورود مأموران به منزل جلوگیری نماید. با ارائه صورت جهیزیه به دادگاه با توجه به امضای زوج در ذیل آن، جای شک و شبهه‌ای باقی نمانده و مانع از درگیری و یا سردرگمی طرفین در دادگاه‌ها می‌گردد. در صورتی که لیست اموال موجود نباشد، زوجه که خواهان دعوی استرداد جهیزیه می‌باشد، لازم است دلایلی مبنی بر این که چه وسایلی را به منزل زوج برده است، به دادگاه ارائه نماید. از جمله این دلایل شهادت شهود است که مسلماً شهود به جزئیات وسایل اطلاع دقیق ندارند. دلایل و مدارکی که زوجه به دادگاه ارائه می‌نماید عبارت است از لیست اموال و استشهادی که توسط افرادی که جهیزیه و انتقال آن را به منزل شوهر مشاهده نموده و حاضرند در دادگاه ادای شهادت نمایند.

دادگاه صالح برای رسیدگی به خواسته‌ی استرداد جهیزیه، دادگاه خانواده می‌باشد و نحوه مطالبه آن با تنظیم دادخواست صورت می‌گیرد. به طور معمول و در عرف، هنگام تحویل جهیزیه صورتی از اموال مذکور تهیه و به امضای حاضرین بویژه شوهر می‌رسد که این امر در پیشبرد دعوی استرداد جهیزیه در دادگاه بسیار اهمیت می‌یابد.


جریان رسیدگی به دعوی استرداد جهیزیه
دادگاه جلسه‌ای را برای رسیدگی تعیین نموده و پس از شنیدن اظهارات طرفین، چنانچه ادعای زن مورد قبول شوهر واقع گردید شوهر را ملزم به استرداد این اموال می‌نماید. در غیر این صورت قرار استماع شهادت شهود صادر می‌شود که در وقت معین افرادی که ذیل استشهاد را امضا نموده‌اند به دادگاه مراجعه و مشاهدات خود را بیان می‌دارند. در صورتی که این اظهارات مقبول واقع شود حکم به استرداد جهیزیه صادر خواهد شد و چنانچه زوج از اجرای حکم دادگاه امتناع نماید، از طریق اجرای احکام دادگستری نسبت به مطالبه جهیزیه اقدام خواهد شد.

دعوی استرداد جهیزیه گذشته از شرایط عمومی که از بدیهیات حقوقی می باشد (مانندفرم دادخواست، تعیین خواسته و تقویم آن و غیره در مواد ۴۸ تا ۵۳ قانون آیین دادرسی مدنی)، باید شرایط اختصاصی به شرح ذیل را نیز داشته باشد:
الف- تسلیم مال موضوع دعوا به زوج
ب- بقاء عین (جهیزیه)
ج- مالکیت خواهان (زوجه)
د- تصرف گیرنده (زوج).
گذشته از اثبات و یا عدم اثبات همه این شرایط، آن چیزی که از اهمیت بیشتری برخوردار می باشد شرط بقاء عین جهیزیه دردعوی استرداد جهیزیه می باشد. در واقع برای اینکه زوجه در دعوای مطرح شده مواجه با قرار رد دعوی یا محکوم به بی حقی نشود، وی باید بقاء عین اموال را نزد زوج ثابت نماید، در اکثر موارد زوج با اقرار خود کار زوجه را ساده می نماید و در واقع ظاهر امر هم حکایت از این موضوع دارد که با توجه به مدت زمان زندگی مشترک و جنس کالاها می توان به اماراتی برای بقای عین جهیزیه دست پیدا کرد.
موضوع دیگر این است که معنی استرداد وا خواستن، باز ستاندن، یا وا پس گرفتن است. و دادگاه یا مرجع رسیدگی کننده مکلف است در چهار چوب خواسته مطرح شده رسیدگی و صدور حکم نماید. در تمام مسائل مربوط به مسئولیت مدنی نخستین مسئولیت شخص، در مورد عین خارجی بازگرداندن آن عین می باشد و در صورت تلف عین است که مسئولیت وی تبدیل به دادن بدل اعم از مثل یا قیمت می شود.
دعوی استرداد جهیزیه دعوای عینی می باشد و در هر جا که مسئولیت شخص شامل بازگرداندن یک عین خارجی می باشد باید استرداد آنرا درخواست نمود و تا زمانی که تلف نشده است قیمت آن، موضوع دعوا یا خواسته قرار نمی گیرد. تغییردعوی استرداد جهیزیه به دعوای مطالبه مبلغ، سبب تغییر نوع دعوی از استرداد به دعوای مطالبه است که در دعوای مطالبه زوجه باید ابتدا ارکان اختصاصی دعوای استرداد جهیزیه را ثابت نماید و پس از آن تلف را ثابت نماید و با رعایت شرایطی که گفته خواهد شد مطالبه قیمت نماید.
زوجه در صورت محکومیت خوانده در دعوی مطالبه جهیزیه و اثبات تلف عین اموال در حین رسیدگی، می تواند در مرحله تجدیدنظر و یا زمان اجرای حکم وفق مواد ۳۶۲ قانون آیین دادرسی مدنی و ماده ۳۹ قانون اجرای احکام مدنی، قیمت آنرا مطالبه یا دریافت کند. البته نه قیمت توافقی در حین عقد. بلکه قیمت زمان تلف اموال که زمان استقرار مسئولیت زوج می باشد باید پرداخت شود. همچنین چون استفاده از جهیزیه مستلزم استهلاک و کاهش قیمت آن است، بنابراین زوجه از بابت این کسر قیمت و کاهش ارزش چیزی نمی تواند مطالبه کند. مگر اینکه تلف یا فرسودگی جهیزیه به علت تقصیر زوج بعد از طلاق و یا پایان اذن صورت گرفته باشد.
از نظر رویه قضایی جهیزیه ملک زن می باشد و ظاهر این است که زن اجازه استفاده از آنرا مجاناً به شوهر داده است و گرفتن رسید در این خصوص برای زن اثبات مالکیت می کند، ولی بقای آنرا نزد زوج ثابت نمی نماید، و زوجه می تواند تا زمانی که عین جهیزیه موجود می باشداسترداد جهیزیهرا بخواهد، و وقتی که عین جهیزیه تلف شد می تواند قیمت آنرا مطالبه نماید. ماده ۱۱۱۸ و مواد ۶۱۲ لغایت ۶۱۵ قانون مدنی در این خصوص مستند آراء قرار می گیرد و نزدیک به منظور می باشد.
همه چیز درباره شرایط مطالبه اجرت المثل ایام زناشویی که زوجین باید بدانند! - موسسه حقوقی دادمان
همه چیز درباره شرایط مطالبه اجرت المثل ایام زناشویی که زوجین باید بدانند! - موسسه حقوقی دادمان
اجرت المثل ایام زوجیت یکی از حقوقی است که شرع و قانون برای زنان در نظر گرفته است -شرایط تعلق گرفتن اجرت المثل ایام زناشویی - تعیین میزان اجرت المثل زوجه
man.ir
ارکان دعوی استرداد جهیزیه
الف) آوردن اموال به عنوان جهیزیه از سوی زوجه در شروع زندگی مشترک.

ب) وجود یا بقای جهیزیه: در صورت عدم وجود عین جهیزیه، دادگاه برابر ماده ۲ قانون آ. د. م بدون ورود در ماهیت امر قرار عدم استماع دعوی صادر می کند.

ج) تصرف جهیزیه توسط زوج: در صورتی که جهیزیه در تصرف زوج نباشد به لحاظ عدم توجه دعوی، برابر بند ۴ ماده ۸۴ ق.آ.د.م قرار رد دعوی صادر میشود.

مراحل دادرسی برای مطالبه جهیزیه:
دادگاه بعد از تشکیل اولین جلسه دادرسی در جهت احراز ارکان دعوی به بررسی دلائل، اعم از اسنادی که مؤید وجود اموال در منزل زوج به عنوان جهیزیه زوجه باشد یا اقرار زوج به وجود جهیزیه و بقا و تصرف آن، رسیدگی می نماید.
در صورت صدور قرار تحقیق و معاینه محلی در وقت مقرر تعیین شده، با مهیا بودن وسیله اجرای قرار، عضو مجری تعیین و موضوع قرار به طرفین و عضو مجری تفهیم می گردد. پس از اجرای قرار و اعاده صورت جلسه آن، دادگاهمبادرت به انشای رأی می نماید.
تکلیف جهیزیه پس از طلاق
برابر قانون زوج‌هایی که قصد طلاق و جدایی دارند باید برای رسیدگی به دادگاه مراجعه کنند. از جمله مواردی که دادگاه باید به آن رسیدگی نماید حل مساله جهیزیه است. در صورت صدور گواهی عدم امکان سازش، و اجرای صیغه طلاق به پرداخت حقوق شرعی زن از جمله استرداد جهیزیه او موکول می‌شود.

فروش جهیزیه توسط شوهر
طبق قانون، شوهر اجازه فروش جهیزیه زن را ندارد زیرا این اموال به زن تعلق دارد و شوهر فقط تا زمان بقای زندگی مشترک حق استفاده از این اموال را دارد. اما گاهی اوقات اتفاق می‌افتد که برخی از مردان اقدام به فروش جهیزیه همسرانشان می‌کنند. گرچه با فروش این اموال توسط شوهر، او مسئول جبران خسارت و برگرداندن عین یا مثل یا قیمت آن است، ولی فروش این اموال از سوی شوهر خیانت در امانت به حساب نمی آید. چون صورت برداری اموال و دریافت امضا از زوج در فهرست جهیزیه دلیل بر رابطه امانی بین آن دو نمی کند، بلکه فقط برای اثبات مالکیت نسبت به آنها است به طوری که در صورت بروز اختلاف، مورد استناد قرار گیرد. البته فروش این اموال از سوی شوهر می‌تواند از سوی دادسرا و دادگاه به عنوان فروش مال غیر مورد رسیدگی قرار گیرد. اگر برابر حکم دادگاه، شوهر با فروش جهیزیه به عنوان فروش مال غیر، محکوم شود علاوه بر مجازات مقرر درخصوص کلاهبرداری، مکلف است عین مال یا در صورت نبودن عین مال، مثل یا قیمت آن را به زوجه برگرداند، و برای این امر نیازی به ارائه دادخواست حقوقی نیست. اگر زن بخواهد با شکایت کیفری موضوع فروش مال غیر را پیگیری کند باید در دادسرای محل وقوع جرم یعنی دادسرایی که جهیزیه در آن حوزه به فروش رفته شکایت کند. و اگر بخواهد با تقدیم دادخواست حقوقی، اقامه دعوی کند باید دادخواست استرداد جهیزیه را در دادگاه محل اقامت خود یا زوج اقامه کند.

خانواده به عنوان مهم ترین و با قداست ترین نهاد اجتماعی در عرصه مناسب فردی و گروهی از اهمیت ویژه ای برخوردار است و به عنوان کوچکترین واحد اجتماعی از حمایت برخوردار بوده و دارای حقوقی می باشد از این رو حل و فصل اختلافات در دادگاه خانواده ظرافت های خاص خود را دارد. موسسه حقوقی سروش نافع دادمان با داشتن وکلای مجرب و متعهد آماده ارایه کلیه خدمات وکالت و مشاوره در زمینه امور حقوقی خانواده می باشد.

  • دفتر وکالت افسریه +وکیل در افسریه
  • ۰
  • ۰

شماره تلفن دادگاه خانواده ولنجک بهمراه ادرس جدید مجتمع قضایی خانواده ۲

شماره تلفن دادگاه خانواده ولنجک بهمراه ادرس جدید مجتمع قضایی خانواده ۲

این نوشته توسط وکیل خانواده تنظیم شده است .

آدرس جدید دادگاه خانواده ۲ (ونک) ولنجک

آدرس:
تهران – ولنجک – بلوار دانشجو – میدان یاسمن – خیابان عدالت

شماره تلفن :
۲۶۷۰۶۱۷۹ و ۲۶۷۰۶۶۴۵

صلاحیت و محدوده رسیدگی :
دعاوی خانواده مناطق ۶ و ۳ و ۲ و ۱

شماره تلفن دادگاه خانواده ولنجک بهمراه ادرس جدید مجتمع قضایی خانواده ۲

طلاق توافقی در دادگاه خانواده ولنجک 

طلاق در لغت به معنی رهایی، ترک کردن و آزاد کردن است. در واقع وقتی مردی همسرش را طلاق می دهد او را ترک نموده و رها می سازد . صاحب جواهر در تعریف طلاق گفته اند: زایل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص. دکتر سید حسین صفایی و دکتر اسد الله امامی آورده اند « طلاق عبارت است از انحلال نکاح دایم با شرایط و تشریفات خاص از جانب مرد یا نماینده قانونی . طلاق در معنای حقوقی عبارت است از انحلال عقد نکاح دائم با رعایت تشریفات ویژه. ماده ۱۱۳۹ قانون مدنی در این باره مقرر داشته است: طلاق مخصوص عقد دائم است و زن در منقطعه با انقضاء مدت یا بذل آن از طرف شوهر از زوجیت خارج می‌شود . طلاق از جمله ایقاعات بوده و تنها در ازدواج دائم مطرح می‌گردد .
طلاق توافقی هرچند طلاق از نظر شرع مباح است ولی خداوند کسی را که بین جدایی زن و شوهر شود دشمن می شمارد و پیامبر اسلام آن را بدترین مباح می داند . خداوند در قرآن مجید در سوره نساء می فرماید : اگر از جدایی میان آندو بیم دارید پس داوری از خانواده شوهر و داوری از خانواده زن تعیین کنید ، اگر خواهان صلح و آشتی هستند خداوند میان آندو سازگاری خواهد داد ، خداوند دانا و آگاه است . از امام صادق نیز روایت گردیده است که خداوند عزوجل خانه ای را که در آن عروسی باشد دوست دارد و خانه ای که در آن طلاق باشد دشمن می دارد و هیچ چیز نزد خداوند از طلاق مبغوض تر نیست .
ملاحظه می گردد که خداوند احکام مختلفی را پیرامون طلاق در قرآن کریم بیان و در این آیات تاکید به صلح و سازش و داوری نموده و نهایتاً می فرماید چنانچه قصد جدایی از همسرانتان را دارید به شایستگی از آنها جدا شوید نه با جنجال و کینه توزی و عداوت . بنابراین طلاق امر مهمی است و نباید هرگاه مرد اراده نمود بتواند صیغه طلاق را جاری نماید ، لذا قانونگذار تشریفات خاصی را برای آن قرار داده است از جمله جاری شدن صیغه طلاق در حضور شهود و الزام به ثبت واقعه طلاق و مراجعه به دادگاه خانواده (حتی در صورت توافق) جهت صدور اذن در ثبت طلاق در صورت کارساز واقع نگردیدن تلاش برای اصلاح ذات البین و ایجاد زمینه تفاهم بین زوجین توسط دادگاه . در اسلام، طلاق صرفا به اراده مرد نهاده شده و طلاق به درخواست زن و نیز توافق بر طلاق، استثنای بر اصل دانسته شده است . اصولا طلاق به سه صورت امکان پذیر است: طلاق به درخواست مرد ، طلاق به درخواست زن و طلاق به درخواست طرفین(توافقی).
در متون قانونی تعریفی از طلاق توافقی به چشم نمی خورد ولی می توان گفت این نوع طلاق زمان است که زن و شوهر مایل به ادامه زندگی مشترک با یکدیگر نیستند و در خصوص جدایی و نحوه و شرایط آن با یکدیگر به توافق می رسند . طلاق توافقی از اختیار مرد در طلاق ناشی می شود ولی جهت انجام طلاق توافقی زوجین به طور مشترک باید در دادگاه خانواده حاضر شوند و درخواست صدور گواهی عدم امکان سازش برای اجرای صیغه‌ی طلاق توافقی را بنمایند. تمام شرایط مالی و غیرمالی نیز با توجه به توافق زوجین در دادنامه و سند طلاق منظور می‌گردد ، پس علاوه بر حضور هر دو نفر زوج و زوجه، برای این نوع طلاق لازم است که پس از تعیین داور و یا مراجعه به واحد داوری و یا مراجعه به واحد مشاوره مستقر در دادگاهها ، زوجین در حضور داور یا مشاور در مورد پرداخت مهریه و مسایل مالی دیگر و حضانت فرزندان و … توافق حاصل کرده و صورت توافقات مکتوب گردد و به شعبه رسیدگی کننده ارائه گردد.

طلاق توافقی در رویه قضائی

تعریف طلاق
طلاق ایقاعی است تشریفاتی که به موجب آن مرد به اذن یا حکم دادگاه، زنی را که بطور دائم در قید زوجیت اوست رها می سازد. طلاق در لغت به معنی مفارقت و جدایی و بریدن و گشودن گره و رها کردن و در اصطلاح به معنی جدا شدن زن و مرد، رها شدن از قید نکاح و رهائی از زناشوئی است و درعرف نیز از معنای حقیقی خویش دور نمانده است. در فقه اسلامی در تعریف طلاق گفته اند: طلاق عبارتست از زائل کردن قید ازدواج با لفظ مخصوص.
در تعریف ایقاع باید گفت که ایقاع دسته ای از اعمال حقوقی است که با یک اراده انجام می شود یعنی یک شخص تصمیم می گیرد و اثر حقوقی بر آن بار می شود و طلاق تنها با اراده شوهر یا نماینده او واقع می شود و نیازی به موافقت زن ندارد. البته مقصود این نیست که زن هرگز نمی تواند درخواست طلاق نماید یا رای دادگاه هیچ اثری در وقوع آن ندارد بلکه زن حق دارد با شرایط معین اجبار مرد به طلاق را از دادگاه بخواهد.

انواع طلاق
مطابق با ماده ۱۱۴۳ قانون مدنی طلاق بر دو قسم است : بائن و رجعی

به شرح ماده ۱۱۴۸ قانون مدنی طلاق رجعی طلاقی است که برای شوهر در ایام عده حق رجوع می باشد و مطابق با ماده ۱۱۴۹ همان قانون رجوع به طلاق به هر لفظ یا فعلی حاصل می شود که دلالت بر رجوع کند، مشروط بر اینکه مقرون به قصد رجوع باشد.
نکته : در طلاقی که به درخواست زن دادگاه حکم به آن کرده است، شوهر در زمان عده حق رجوع ندارد، هرچند که طبیعت طلاق رجعی باشد.
نکته : ثبت رجوع الزامی است و چنانچه مردی پس از وقوع رجوع تا یک ماه اقدام به ثبت آن ننماید، مطابق با ماده ۴۹ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱ این عمل جرم انگاری گردیده است (الزام به ثبت واقعه و پرداخت جزای نقدی درجه پنج و یا حبس تعزیری درجه هفت). مطابق با بند ۹ ماده ۴ همان قانون رسیدگی به این امر و تایید رجوع، در صلاحیت دادگاه خانواده می باشد.

به شرح ماده ۱۱۴۴ قانون مدنی طلاق بائن طلاقی است که در آن برای شوهر حق رجوع نمی باشد و مطابق با ماده ۱۱۴۵ همان قانون، اقسام طلاق بائن عبارتند از :
۱) طلاقی که قبل از نزدیکی واقع شود
۲) طلاق یائسه
۳) طلاق خلع و مبارات مادام که زن رجوع به عوض نکرده باشد
۴) سومین طلاق که بعد از سه وصلت متوالی به عمل آید اعم از اینکه وصلت در نتیجه رجوع باشد یا نتیجه نکاح جدید
به شرح ماده ۱۱۴۷ قانون مدنی طلاق خلع آن است که زن بواسطه کراهتی که از شوهر خود دارد در مقابل مالی که به شوهر می دهد طلاق بگیرد ، اعم ازاینکه مال مزبور عین مهر و یا معادل آن و یا بیشتر و یا کمتر از مهر باشد.
به شرح ماده ۱۱۴۸ قانون مدنی طلاق مبارات آن است که کراهت از طرفین باشد ولی در اینصورت عوض باید زائد بر میزان مهر نباشد.
نکته : درصورت رجوع زن به عوض، برای زوج نیز حق رجوع ایجاد می شود و احکام راجع به طلاق رجعی به آن باز می گردد و در صورتی که زوج نیز در مدت عده رجوع نماید، صورتجلسه طلاق ابطال و با ثبت واقعه رجوع رابطه زناشویی استمرار می یابد.
نکته : رجوع به عوض برای زوجه زمانی مورد پذیرش قرار می گیرد که در زمان عده رجوع به اطلاع مرد رسیده باشد و امکان رجوع نیز برای وی فراهم باشد .
نکته : در قانون مدنی طلاق به عنوان عملی است که وابسته به اراده شوهر (زوج) و یا نماینده اوست که به شکل نفوذ اراده واحد تعریف شده است و این تعریف طلاق را از جمله مصادیق ایقاعات قرار می دهد. بنابراین حضور زن و مرد در دادگاه و اخذ گواهی عدم امکان سازش و متعاقباً عملکرد دفاتر طلاق، شرط صحت وقوع ایقاع طلاق است ولی در ساختار حقوقی طلاق اثر مستقیم ندارد. از نحوه انشاء ماده قانون مدنی چنین استنباط می شود که طبیعت طلاق رجعی بودن آن است، زیرا در ماده موصوف برای تاسیس طلاق بائن به احصاء شرایطی پرداخته است. تعریفی که قانون از طلاق خلع نموده که طی آن زن با اعطای عوضی به مرد وی را تحریک و تشویق به انشاء ایقاع طلاق می نماید، آن عوض اصطلاحاً موسوم به فدیه است و بر خلاف نظر افراد انگشت شماری از نویسندگان حقوق، ماهیت تبادل وابسته به هم به طلاق خلع نمی دهد، زیرا طلاق ماهیتاً و منحصراً منوط به اراده زوج نمی باشد و قانون حاکم بر روابط زوجین است که اختیار انشاء طلاق را با رعایت شرایطی به مرد تفویض نموده است. فلذا مبادله فدیه و طلاق متلازم هم نیستند و به عنوان مثال اگر فدیه در صورت معین بودن مستحق للغیر درآید، بطلان آن سبب بطلان طلاق نمی شود و فدیه باید عوضی برای تشویق مرد به انشاء صیغه طلاق تلقی گردد. بدیهی است در زمان عده حق رجوع شوهر به طلاق تا قبل از رجوع زن به فدیه ساقط است.

صلاحیت مرجع رسیدگی کننده به طلاق
به موجب ماده ۴ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱۳۹۱/۱۲/۱ رسیدگی به امور و دعاوی زیر در صلاحیت دادگاه خانواده است:

۱ـ نامزدی و خسارات ناشی از برهم زدن آن ۲ـ نکاح دائـم، موقت و اذن در نکاح ۳ـ شروط ضمن عقد نکاح ۴ـ ازدواج مجدد ۵ ـ جهـیزیه ۶ ـ مهریه ۷ـ نفقه زوجه و اجرت‌المثل ایام زوجیت ۸ ـ تمکین و نشوز ۹ـ طلاق، رجوع، فسخ و انفساخ نکاح، بذل مدت و انقضای آن ۱۰ـ حضانت و ملاقات طفل ۱۱ـ نسب ۱۲ـ رشد، حجر و رفع آن ۱۳ـ ولایت قهری، قیمومت، امور مربوط به ناظر و امین اموال محجوران و وصایت در امور مربوط به آنان ۱۴ـ نفقه اقارب ۱۵ـ امور راجع به غایب مفقودالاثر ۱۶ـ سرپرستی کودکان بی‌سرپرست ۱۷ـ اهدای جنین ۱۸ـ تغییر جنسیت
همانطور که ملاحظه می گردد در بند ۹ به طلاق اشاره گردیده و این طلاق اعم است از طلاق توافقی یا طلاق یکطرفه .

تشریفات طلاق 
در سابق مطابق تبصره ۳ از لایحه قانون دادگاه مدنی خاص زن و شوهر می توانستند درباره طلاق توافق کنند و به استناد همین توافق از رجوع به دادگاه معاف شوند، ولی این تراضی و نفوذ آن ممنوع شد و امروزه طلاق تنها با اذن یا حکم دادگاه ممکن است. لازم به ذکر است که طلاق با صدور اذن یا حکم دادگاه انجام نمی شود و دخالت دادگاه پیش نیاز و مجوز واقع ساختن و ثبت طلاق در دفاتر طلاق می باشد. تحصیل اذن از دادگاه نیازمند تشریفات خاصی است که در ادامه به آن اشاره می گردد .
مطابق با ماده واحده قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق مصوب ۱۳۷۰/۱۲/۲۱ از تاریخ تصویب این قانون زوج هایی که قصد طلاق و جدایی از یکدیگر را دارند بایستی جهت رسیدگی به اختلاف خود به دادگاه‌مدنی خاص مراجعه و اقامه دعوی نمایند. چنانچه اختلاف فیمابین از طریق دادگاه و حکمین، از دو طرف که برگزیده دادگاه هستند (‌آن طور که قرآن‌کریم فرموده است) حل و فصل نگردید دادگاه با صدور گواهی عدم امکان سازش آنان را به دفاتر رسمی طلاق خواهد فرستاد. دفاتر رسمی طلاق حق‌ثبت طلاق هایی را که گواهی عدم امکان سازش برای آنها صادر نشده است ندارند. با تصویب قانون حمایت از خانواده در جلسه علنی روز سه شنبه مورخ ۱۳۹۱/۱۲/۱ و تایید شورای نگهبان و به استناد بند ۸ ماده ۵۸ این قانون، قانون فوق الذکر یعنی قانون اصلاح مقررات مربوط به طلاق (بجز بند ب تبصره ۶) نسخ و در خصوص انجام مراحل و تشریفات طلاق و نحوه عملکرد دادگاه، به شرح ذیل تعیین تکلیف گردید :
ماده۲۴ـ ثبت طلاق و سایر موارد انحلال نکاح و نیز اعلام بطلان نکاح یا طلاق در دفاتر رسمی ازدواج و طلاق حسب مورد پس از صدور گواهی عدم امکان سازش یا حکم مربوط از سوی دادگاه مجاز است.
ماده۲۵ـ درصورتی که زوجین متقاضی طلاق توافقی باشند، دادگاه باید موضوع را به مرکز مشاوره خانواده ارجاع دهد. در این موارد طرفین می ‌ توانند تقاضای طلاق توافقی را از ابتداء در مراکز مذکور مطرح کنند.
در صورت عـدم انصراف متقاضی از طلاق، مرکز مشاوره خانواده موضوع را با مشخص ‌کردن موارد توافق جهت اتخاذ تصمیم نهائی به دادگاه منعکس می‌کند.
ماده۲۶ـ در صورتی که طلاق، توافقی یا به درخواست زوج باشد، دادگاه به صدور گواهی عدم امکان سازش اقدام و اگر به درخواست زوجه باشد، حسب مورد مطابق قانون به صدور حکم الزام زوج به طلاق یا احراز شرایط اعمال وکالت در طلاق مبادرت می‌کند.
ماده۲۷ـ در کلیه موارد درخواست طلاق به جز طلاق توافقی، دادگاه باید به منظور ایجاد صلح و سازش موضوع را به داوری ارجاع کند. دادگاه در این موارد باید با توجه به نظر داوران رأی صادر و چنانچه آن را نپذیرد، نظریه داوران را با ذکر دلیل رد کند.
ماده۲۸ـ پس از صدور قرار ارجاع امر به داوری، هریک از زوجین مکلفند ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ یک نفر از اقارب متأهل خود را که حداقل سی ‌ سال داشته و آشنا به مسائل شرعی و خانوادگی و اجتماعی باشد به عنوان داور به دادگاه معرفی کنند.
تبصره۱ـ محارم زوجه که همسرشان فوت کرده یا از هم جدا شده باشند، درصورت وجود سایر شرایط مذکور در این ماده به عنوان داور پذیرفته می‌شوند.
تبصره۲ـ درصورت نبود فرد واجد شرایط در بین اقارب یا عدم دسترسی به ایشان یا استنکاف آنان از پذیرش داوری، هریک از زوجین می ‌ توانند داور خود را از بین افراد واجد صلاحیت دیگر تعیین و معرفی کنند. درصورت امتناع زوجین از معرفی داور یا عدم توانایی آنان دادگاه، خود یا به درخواست هریک از طرفین به تعیین داور مبادرت می ‌ کند.
ماده۲۹ـ دادگاه ضمن رأی خود با توجه به شروط ضمن عقد و مندرجات سند ازدواج، تکلیف جهیزیه، مهریه و نفقه زوجه، اطفال و حمل را معین و همچنین اجرت‌المثل ایام زوجیت طرفین مطابق تبصره ماده (۳۳۶) قانون مدنی تعیین و در مورد چگونگی حضانت و نگهداری اطفال و نحوه پرداخت هزینه‌های حضانت و نگهداری تصمیم مقتضی اتخاذ می ‌ کند. همچنین دادگاه باید با توجه به وابستگی عاطفی و مصلحت طفل، ترتیب، زمان و مکان ملاقات وی با پدر و مادر و سایر بستگان را تعیین کند. ثبت طلاق موکول به تأدیه حقوق مالی زوجه است. طلاق درصورت رضایت زوجه یا صدور حکم قطعی دایر بر اعسار زوج یا تقسیط محکومٌ ‌‌ به نیز ثبت می ‌ شود. در هرحال، هرگاه زن بدون دریافت حقوق مذکور به ثبت طلاق رضایت دهد می ‌ تواند پس از ثبت طلاق برای دریافت این حقوق از طریق اجرای احکام دادگستری مطابق مقررات مربوط اقدام کند.
ماده۳۰ـ در مواردی که زوجه در دادگاه ثابت کند به امر زوج یا اذن وی از مال خود برای مخارج متعارف زندگی مشترک که برعهده زوج است هزینه کرده و زوج نتواند قصد تبرع زوجه را اثبات کند، می‌تواند معادل آن را از وی دریافت نماید.
ماده۳۱ـ ارائه گواهی پزشک ذی صلاح درمورد وجود جنین یا عدم آن برای ثبت طلاق الزامی است، مگر آنکه زوجین بر وجود جنین اتفاق نظر داشته باشند.
ماده۳۲ـ در مورد حکم طلاق، اجرای صیغه و ثبت آن حسب مورد منوط به انقضای مهلت فرجام ‌ خواهی یا ابلاغ رأی فرجامی است.
ماده۳۳ـ مدت اعتبار حکم طلاق شش ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی فرجامی یا انقضای مهلت فرجام خواهی است. هرگاه حکم طلاق از سوی زوجه به دفتر رسمی ازدواج و طلاق تسلیم شود، در صورتی که زوج ظرف یک هفته از تاریخ ابلاغ مراتب در دفترخانه حاضر نشود، سردفتر به زوجین ابلاغ می ‌ کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. در صورت عدم حضور زوج و عدم اعلام عذر از سوی وی یا امتناع او از اجرای صیغه، صیغه طلاق جاری و ثبت می‌شود و مراتب به زوج ابلاغ می‌گردد. در صورت اعلام عذر از سوی زوج، یک نوبت دیگر به ترتیب مذکور از طرفین دعوت به‌عمل می ‌ آید.
تبصره ـ دادگاه صادرکننده حکم طلاق باید در رأی صادرشده بر نمایندگی سردفتر در اجرای صیغه طلاق در صورت امتناع زوج تصریح کند.
ماده۳۴ـ مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفتر رسمی ازدواج و طلاق سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی ‌ شدن رأی است. چنانچه گواهی مذکور ظرف این مهلت تسلیم نشود یا طرفی که آن را به دفترخانه رسمی طلاق تسلیم کرده است ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم در دفترخانه حاضر نشود یا مدارک لازم را ارائه نکند، گواهی صادرشده از درجه اعتبار ساقط است.
تبصره ـ هرگـاه گواهی عـدم امکان سازش صادرشده بر اساس توافق زوجین به حکم قانون از درجه اعتبار ساقط شود کلیه توافقاتی که گواهی مذکور بر مبنای آن صادر شده است ملغی می ‌ گردد.
ماده۳۵ـ هرگاه زوج در مهلت مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را تسلیم کند، درصورتی که زوجه ظرف یک هفته در دفترخانه حاضر نشود سردفتر به زوجین اخطار می ‌ کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. درصورت عدم حضور زوجه صیغه طلاق جاری و پس از ثبت به وسیله دفترخانه مراتب به اطلاع زوجه می‌رسد.
تبصره ـ فاصله بین ابلاغ اخطاریه و جلسه اجرای صیغه در این ماده و ماده (۳۴) این قانون نباید از یک هفته کمتر باشد. در مواردی که زوج یا زوجه مجهول ‌ المکان باشند، دعوت از شخص مجهول ‌ المکان از طریق نشر آگهی در جراید کثیر ‌ الانتشار یا هزینه درخواست ‌کننده به وسیله دفترخانه به عمل می ‌ آید.
ماده۳۶ـ هرگاه گواهی عدم امکان سازش بنا بر توافق زوجین صادر شده باشد، درصورتی که زوجه بنا بر اعلام دادگاه صادرکننده رأی و یا به موجب سند رسمی در اجرای صیغه طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، عدم حضور زوج مانع اجرای صیغه طلاق و ثبت آن نیست.
ماده۳۷ـ اجرای صیغه طلاق با رعایت جهات شرعی در دفترخانه یا در محل دیگر و با حضور سردفتر انجام می ‌ گیرد.
ماده۳۸ ـ در طلاق رجعی، صیغه طلاق مطابق مقررات مربوط جاری و مراتب صورتجلسه می ‌شود ولی ثبت طلاق منوط به ارائه گواهی کتبی حداقل دو شاهد مبنی بر سکونت زوجه مطلّقه در منزل مشترک تا پایان عده است، مگر اینکه زن رضایت به ثبت داشته باشد. در صورت تحقق رجوع، صورتجلسه طلاق ابطال و درصورت عدم رجوع صورتجلسه تکمیل و طلاق ثبت می ‌ شود. صورتجلسه تکمیل ‌ شده به امضای سردفتر، زوجین یا نمایندگان آنان و دو شاهد طلاق می ‌رسد. در صورت درخواست زوجه، گواهی اجرای صیغه طلاق و عدم رجوع زوج به وی اعطاء می ‌ شود. در هر حال درصورت انقضای مدت عده و عدم احراز رجوع، طلاق ثبت می‌شود.
ماده۳۹ـ در کلیه موارد، قطعی و قابل اجراء بودن گواهی عدم امکان سازش یا حکم طلاق باید از سوی دادگاه صادرکننده رأی نخستین گواهی و همزمان به دفتر رسمی ازدواج و طلاق ارائه شود.

مراحل انجام طلاق توافقی در دادگاه خانواده ولنجک 

پس با توجه به قانون جدید حمایت از خانواده و با در نظر گرفتن رویه قضائی، مراحل انجام طلاق توافقی را می توان به شرح ذیل تشریح نمود :
۱) به نقل از روابط عمومی دادگستری استان تهران، حسب توافق حاصله میان دادگستری کل استان تهران و اداره کل بهزیستی در خصوص اجرای مفاد ماده ۲۵ قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ از تاریخ ۹۷/۹/۱ بدین وسیله به اطلاع کلیه متقاضیان محترم طلاق توافقی می رساند ؛ از تاریخ فوق، ثبت دادخواست طلاق توافقی در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی؛ الزاما با تسلیم گواهی عدم انصراف از طلاق، صادر شده از سوی مراکز مشاوره خانواده بهزیستی به دفاتر فوق الذکر میسر خواهدشد.
بر این اساس ضرورت دارد ؛ متقاضیان محترم از دو طریق غیر حضوری یا حضوری به شرح ذیل در این زمینه اقدامات لازم را معمول دارند.
الف) ثبت نام در سامانه مداخله در بحران طلاق (سامانه تصمیم) به نشانی اینترنتی www.zaman.behzisti.net و دریافت اطلاعات مورد نیاز، از جمله زمان مراجعه و نشانی مرکز مشاوره خانواده مربوطه.
ب) مراجعه حضوری به متقاضی به مراکز مشاوره خانواده اداره بهزیستی بر اساس شهر ، شهرستان و یا بخش محل سکونت خود مطابق با جدول اعلامی.
جهت ملاحظه آدرس مراجع اعلامی به این لینک مراجعه نمایید :
۲) زوج و زوجه یا وکیل آنها به همراه گواهی عدم انصراف از طلاق و شناسنامه وکارت ملی و عقد نامه و کارت عابر بانک به دفاتر خدمات الکترونیک قضائی مراجعه و فرم دادخواست بوسیله دفاتر مربوطه تکمیل و مدارک لازم اسکن و پس از تایید موارد مرقوم در فرم دادخواست، امضاء الکترونیک زوجین یا وکلاء آنها اخذ و بعد از پرداخت هزینه دادرسی و هزینه های مربوط به دفاتر، برای مجتمع قضائی مربوطه ارسال می گردد .
۳) پس از گذشت چند روز پیامک ارجاع پرونده به یکی از شعب دادگاه خانواده ، برای زوجین یا وکلاء آنها ارسال می گردد .
۴) متعاقباً طرفین با در دست داشتن مدارک ذکر شده به شعبه مربوطه مراجعه و پس از اعلام حضور و تکمیل مدارک، با راهنمائی مدیر دفتر و پس از پرداخت هزینه مشاوره، به واحد مشاوره مستقر در مجتمع قضایی و عندالزوم واحد داوری و در صورت رویه شعبه یا مجتمع قضایی پس از اخذ نامه معرفی به آزمایشگاه و متعاقباً پرداخت هزینه آزمایش، به واحدهای مذکور مراجعه می نمایند .
نکته : لازم به ذکر است با توجه به ماده ۲۷ قانون حمایت از خانواده جدید در طلاق توافقی نیازی به مراجعه به داوری نمی باشد ولی در برخی مجتمع های قضائی انجام داوری الزامی بوده و داوری و مشاوره هر دو انجام می پذیرد.
نکته : در برخی از مجتمع های قضائی و شعبات دادگاه خانواده، گواهی عدم امکان سازش با اقرار زوجه یا وکیل وی مبنی بر عدم بارداری صادر می گردد، در اینصورت زوجه در مراجعه به دفتر طلاق جهت اجرای صیغه طلاق موظف به انجام آزمایش و ارائه گواهی عدم بارداری می باشد.
نکته : زوجه حتماً به همراه یک قطعه عکس سه در چهار به دادگاه و آزمایشگاه مراجعه نماید که عندالزوم عکس را به شعبه و آزمایشگاه تقدیم نماید.
نکته : در مواردی که زوجه یائسه باشد ارائه گواهی عدم بارداری لزومی نداشته و مورد نیاز نمی باشد.
۵) مشاور خانواده (عندالزوم داور) با طرفین مذاکره و دلایل و علت عدم تفاهم را پرس و جو و بررسی نموده و در ابتدا سعی در مصالحه و سازش می نمایند. در صورت اصرار زوجین به طلاق و موثر واقع نشدن اصلاح ذات البین و ارشاد و راهنمایی های افراد مذکور، با ذکر دلایل نسبت به مصلحت یا عدم مصلحت زوجین در خصوص تفریق و جدایی، اظهار نظر می گردد و فرم توافقنامه ( شامل توافق و تعیین تکلیف در خصوص مهریه، نفقه زوجه، اجرت المثل، جهیزیه، حضانت فرزند، نحوه و میزان ملاقات با فرزند، هزینه حضانت و نگهداری و نفقه فرزند و میزان و نحوه پرداخت آن و سایر حقوق مالی و غیر مالی ) توسط واحد مربوطه تکمیل و به امضاء مشاور خانواده و یا داور و طرفین رسیده و سپس به زوجین یا وکلاء آنها تحویل می گردد.
نکته : جهت رجعی نشدن طلاق الزاماً باید قسمتی از مهریه یا اموال زوجه به زوج بذل گردد و زوج قبول مابذل نماید .
۶) در مواردی که گواهی عدم بارداری می بایست به دادگاه ارائه گردد زوجه پس از مراجعه به آزمایشگاه و با در دست داشتن گواهی عدم بارداری به همراه زوج (یا وکلاء طرفین پس از اخذ گواهی عدم بارداری از زوجه) به شعبه مراجعه و سپس دفتر شعبه اقدام به تعیین نوبت جهت حضور در جلسه دادگاه می نماید . ( جلسه رسیدگی ممکن است در همان روز یا روز دیگر تعیین گردد )
نکته : در صورت یائسه بودن زوجه نیازی به اخذ گواهی عدم بارداری نبوده و در صورت غیر مدخوله بودن، زوجه پس از اخذ معرفی نامه از دفتر شعبه به اداره پزشکی قانونی مراجعه و پس از انجام آزمایش، نامه تائید دوشیزگی را از آن اداره دریافت و به دفتر شعبه دادگاه مربوطه تسلیم می نماید. توجه گردد اگر زوجین میخواهند که نام یکدیدگر را از شناسنامه خویش حذف نمایند، رای دادگاه الزاماً باید مستند به نامه پزشکی قانونی مبنی بر بکارت و غیرمدخوله بودن زوجه باشد که در این صورت نوع طلاق از خلع به بائن غیر مدخوله تغییر می نماید. متاسفانه برخی از زوجین به جهت عدم اطلاع از این امر، علیرغم دوشیزه بودن زوجه اقدام به اخذ گواهی عدم بارداری می نمایند و توانایی حذف نام همسر خویش از شناسنامه را از دست می دهند.
۷) پس از حضور در جلسه رسیدگی دادگاه با احراز علقه زوجیت و با عنایت به محتویات پرونده و با توجه به نظریه کارشناس (مشاور) و به شرح توافقات طرفین ، اقدام به صدور رای (گواهی عدم امکان سازش) می نماید.
نکته : مدت اعتبار گواهی عدم امکان سازش برای تسلیم به دفتر رسمی ازدواج و طلاق سه ماه پس از تاریخ ابلاغ رأی قطعی یا قطعی ‌ شدن رأی است. چنانچه گواهی مذکور ظرف این مهلت تسلیم نشود یا طرفی که آن را به دفترخانه رسمی طلاق تسلیم کرده است ظرف سه ماه از تاریخ تسلیم در دفترخانه حاضر نشود یا مدارک لازم را ارائه نکند، گواهی صادرشده از درجه اعتبار ساقط است.
۸) در گواهی عدم امکان سازش صادره نوع طلاق مشخص و در صورت رجعی نبودن طلاق، پس از ابلاغ رای به طرفین و اسقاط حق تجدیدنظرخواهی و فرجام خواهی و گواهی قطعیت دادنامه توسط شعبه، زوجین یا وکلا آنها به دفتر طلاق مراجعه می نمایند.
۹) دفتر طلاق پس از مطالعه و احراز قطعیت دادنامه، با رعایت جهات شرعی به وکالت از زوج و در حضور شهود صیغه طلاق را جاری و هزینه ثبت و اجرای صیغه طلاق پرداخت می گردد و مراتب در شناسنامه طرفین قید و سند طلاق صادر می گردد.
نکته : جهات شرعی در خصوص مرد عبارتند از اهلیت، سلامت عقل و اختیار و قصد و این جهات در خصوص زن عبارت است از اینکه زوجه در طهر غیر مواقعه به سر برد یعنی در دوره پاکیزگی باشد که در آن دوره ، نزدیکی بین زوج و زوجه صورت نگرفته باشد. جهات عمومی شرعی طلاق نیز عبارت است از حضور و شهادت دو مرد عاقل بالغ و …
نکته : با توجه به ماده ۳۵ قانون حمایت خانواده ، هرگاه زوج در مهلت مقرر به دفتر رسمی ازدواج و طلاق مراجعه و گواهی عدم امکان سازش را تسلیم کند، درصورتی که زوجه ظرف یک هفته در دفترخانه حاضر نشود سردفتر به زوجین اخطار می ‌ کند برای اجرای صیغه طلاق و ثبت آن در دفترخانه حاضر شوند. درصورت عدم حضور زوجه صیغه طلاق جاری و پس از ثبت به وسیله دفترخانه مراتب به اطلاع زوجه می‌رسد.
فاصله بین ابلاغ اخطاریه و جلسه اجرای صیغه در این ماده و ماده (۳۴) این قانون نباید از یک هفته کمتر باشد. در مواردی که زوج یا زوجه مجهول ‌ المکان باشند، دعوت از شخص مجهول ‌ المکان از طریق نشر آگهی در جراید کثیر ‌ الانتشار یا هزینه درخواست ‌ کننده به وسیله دفترخانه به عمل می ‌ آید.
از ظاهر ماده چنین بر می آید که عدم حضور زوجه در دفتر طلاق اجرای صیغه طلاق را منتفی نمی سازد و اجرای صیغه طلاق و استفاده از گواهی عدم امکان سازش برای زوج ، بدون حضور زوجه (پس از انجام تشریفات قانونی) امکانپذیر می باشد . ولی بدون حضور زوج اجرای صیغه طلاق منتفی می گردد و گواهی عدم امکان سازش قابلیت اجرا ندارد .
نکته : نظر به ماده ۳۶ قانون حمایت از خانواده هرگاه گواهی عدم امکان سازش بنا بر توافق زوجین صادر شده باشد، درصورتی که زوجه بنا بر اعلام دادگاه صادرکننده رأی و یا به موجب سند رسمی در اجرای صیغه طلاق وکالت بلاعزل داشته باشد، عدم حضور زوج، مانع اجرای صیغه طلاق و ثبت آن نیست.
نکته : با توجه به ماده ۳۸ قانون فوق الذکر در طلاق رجعی، صیغه طلاق مطابق مقررات مربوط جاری و مراتب صورتجلسه می ‌شود ولی ثبت طلاق منوط به ارائه گواهی کتبی حداقل دو شاهد مبنی بر سکونت زوجه مطلّقه در منزل مشترک تا پایان عده است، مگر این ‌ که زن رضایت به ثبت داشته باشد. در صورت تحقق رجوع، صورتجلسه طلاق ابطال و درصورت عدم رجوع صورتجلسه تکمیل و طلاق ثبت می ‌ شود. صورتجلسه تکمیل ‌ شده به امضای سردفتر، زوجین یا نمایندگان آنان و دو شاهد طلاق می ‌ رسد. در صورت درخواست زوجه، گواهی اجرای صیغه طلاق و عدم رجوع زوج به وی اعطاء می ‌ شود. در هر حال درصورت انقضای مدت عده و عدم احراز رجوع، طلاق ثبت می‌شود.
نکته : زوجین می توانند جهت انجام تمامی مراحل و تشریفات طلاق توافقی به یکدیگر و یا شخص ثالث وکالت اعطا نمایند .

برگه دادخواست
در برگه دادخواست صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی) مواردی که باید درج شود عبارتند از:
مشخصات طرفین: نام، نام خانوادگی، نام پدر، شغل، محل اقامت خواهان و خوانده
مشخصات وکیل یا نماینده قانونی (در صورت وجود)
تعیین خواسته و بهای آن: تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی)
دلایل و منظمات دادخواست: فتوکپی مصدق عقدنامه ازدواج و مدارک شناسایی طرفین
شرح تقاضا :
ریاست محترم مجتمع قضایی …
سلام علیکم
احتراما ، با تقدیم این دادخواست به استحضار عالی می رساند اینجانبان به استناد عقدنامه شماره …… صادره از دفترخانه شماره …… شهر ….. در تارخ ……. به عقد نکاح دائمی یکدیگر درآمده ایم و دارای ….. فرزند مشترک …..ساله می باشیم . نظر به عدم حصول تفاهم اخلاقی در استمرار زندگی مشترک و با توجه به اینکه از هر جهت برای جدایی و تفریق به توافق رسیده ایم ، با عنایت به مواد ۲۵ ، ۲۶ و ۲۹ قانون حمایت از خانواده مصوب ۱/۱۲/۱۳۹۱ ، تقاضای صدور گواهی عدم امکان سازش (طلاق توافقی) را داریم . با تشکر و تجدید احترام
نام و نام خانوادگی (زوج)
نام و نام خانوادگی (زوجه)
امضاء
نکته : دادخواست طلاق توافقی را می توان در سایت adliran.ir آماده و پس از اخذ کد رهگیری به دفاتر خدمات الکترونیک قضائی مراجعه نمود. لازم به ذکر است جهت مراجعه به این دفاتر تهیه و تکمیل دادخواست الزامی نداشته، زیرا نسخه کلی دادخواست طلاق توافقی در رایانه این دفاتر موجود می باشد و ارائه مدارک مربوطه به همراه ارائه اطلاعات برای تکمیل دادخواست کفایت می نماید. البته بدیهی است که هزینه انجام این تشریفات نیز دریافت می گردد .

وکالت در طلاق
اقدام برای طلاق به دو صورت مستقیم و بدون واسطه توسط زوج یا زوجه و یا بصورت غیر مستقیم و توسط وکیل قابل انجام می باشد .طلاق از امور قائم به شخص نیست، تنها یکی از مراحل انجام تشریفات اخذ رای یا اخذ گواهی عدم امکان سازش قائم به شخص است که آن حضور زوجه در آزمایشگاه و اخذ گواهی عدم بارداری می باشد (در صورت یائسه نبودن زوجه) در صورت غیر مدخوله بودن زوجه می بایست به جای آزمایشگاه به اداره پزشکی قانونی مراجعه نماید. لازم به ذکر است پیرو اقدام زوج مبنی بر طلاق یکطرفه اگر زوجه پس از دستور دادگاه جهت معرفی به آزمایشگاه و انجام آزمایش حاضر نگردد ، دادگاه عدم حضور زوجه را حمل بر عدم بارداری وی نموده و ادامه تشریفات دادرسی انجام می پذیرد .
بنابراین زوج می توانند به دیگری وکالت دهد (حتی با حق توکیل به غیر) که زن او را مطلقه سازد ، همچنانکه می تواند همسر خود را وکیل کند مستقیماً و یا به توکیل غیر ، که خود را مطلقه سازد، بهمین جهت در ماده ۱۱۳۸ قانون مدنی اجرای صیغه طلاق توسط وکیل به صراحت ذکر گردیده است. همچنین زوجه نیز می تواند جهت انجام مراحل و تشریفات طلاق توافقی یه زوج و یا شخص ثالث وکالت اعطا نماید، توجه شود طبق قوانین ما حق طلاق با زوج می باشد و صیغه طلاق فقط توسط زوج یا وکیل وی جاری می گردد و زوجه می تواند تنها در خصوص انجام تشریفات طلاق توافقی به زوج وکالت دهد. به جهت عدم اختیار زوجه جهت اقدام برای طلاق، نامبرده می تواند وکالتنامه ای مبنی بر اعطای وکالت جهت انجام طلاق پیش از تصمیم به انجام طلاق، از زوج اخذ نماید.
در صحت انجام مراحل و تشریفات طلاق توسط وکیل و انجام توافقات در صورت کامل بودن وکالتنامه ماخوذه ، فرقی نمی کند که زوجین حاضر باشند یا غایب در هر حال وکیل نمی تواند از حدود وکالتی که به او داده شده است تجاوز کند . بهمین جهت پیشنهاد می شود قبل از اخذ وکالتنامه و مراجعه به دفاتر اسناد رسمی حتما با یک وکیل دادگستری با تجربه مشورت نمائید و متن جامع و کامل و عبارات و الفاظی که نیاز به قید در وکالتنامه است را از وکیل دادگستری جویا شوید تا از بروز مشکلات جدی در روند انجام تشریفات طلاق جلوگیری نمائید ، زیرا بسیاری از وکالتنامه ها به دلیل عدم تجربه عملی و عدم آگاهی نسبت به رویه قضائی ، توسط دفاتر اسناد رسمی بطور ناقص تنظیم می گردد و مشکلات عدیده ای برای زوجین علی الخصوص زوجه بوجود می آید .
جهت کسب اطلاعات در این خصوص و آگاهی از مواردی که الزاماً می بایست در وکالتنامه های طلاق تصریح گردد به وکالتنامه طلاق مراجعه نمائید.وکیل طلاق توافقی
وکالت در طلاق ممکن است ضمن عقد لازم قرار داده شود که زوج نتواند وکیل را عزل نماید. در صورت اعطای وکالت چون انجام طلاق امروزه تنها با اذن یا حکم دادگاه ممکن است، دخالت دادگاه پیش نیاز و مجوز واقع ساختن و ثبت طلاق در دفاتر طلاق می باشد. این تحصیل اذن از دادگاه نیازمند تشریفات خاصی است و نظر به اینکه این تشریفات در دادگستری انجام می پذیرد، دادگاه وکیلی غیر از وکیل دادگستری را مورد پذیرش قرار نداده و به لحاظ رویه قضایی در موردی که زوجه وکیل زوج در مطلقه ساختن خود است، باید از حق توکیل به غیر استفاده نموده (حتماً باید در وکالتنامه تصریح گردیده باشد) و به احدی از وکلای دادگستری تفویض وکالت نماید تا آن وکیل به عنوان «وکیل زوج با وکالت مع‌الواسطه از زوجه» مبادرت به ارایه دادخواست نماید.
در اینصورت زوجه یا شخص ثالث بصورت مع الواسطه اقدام به اخذ وکیل دادگستری برای زوج نموده و وکالتنامه را بصورت موکل مع الواسطه از جانب زوج امضا می نمایند. بدیهی است که زوجه نیز جهت انجام امور، خود موظف به حضور در تمامی مراحل انجام تشریفات طلاق توافقی میباشد و یا اینکه زوجه نیز اقدام به اخذ وکیل دادگستری بصورت مستقیم و بدون واسطه نماید که در اینصورت زوجه فقط یک نوبت و پس از حضور در دفتر دادگاه و مطابقت عکس الصاقی بر روی نامه معرفی به آزمایشگاه توسط مدیر دفتر، به آزمایشگاه مراجعه و گواهی عدم بارداری را اخذ و به وکیل خود تحویل می دهد و ادامه تشریفات حتی جاری شدن صیغه طلاق (در صورت درج این اختیار در حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه) توسط وکلاء دادگستری انجام می پذیرد و سند طلاق به موکل تحویل می گردد. لازم به ذکر است در برخی از مجتمع های قضائی حضور زوجین در واحد مشاوره الزامی بوده و انجام این امر توسط وکیل مقدور نمی باشد.

 

شماره تلفن وکیل معروف دادگاه خانواده ولنجک بهمراه ادرس جدید مجتمع قضایی خانواده ۲

 

ازبرنامه های تلویزیونی جناب استاد وکیل اکبر فتح اللهی  در ابتدای

سایت دیدن کنید 

 

خیابان ولیعصر پایین تر از پارک ساعی کوچه شهید رفیعی (بیستم ) پلاک ۲۸ طبقه ۲ غربی

 

۰۹۱۲-۱۴۶-۳۲-۴۸       ۸۸-۷۲-۲۳-۳۶

 

  • دفتر وکالت افسریه +وکیل در افسریه
  • ۰
  • ۰

 

 

 

 

تلفن پذیرش  استاد اکبر فتح اللهی ۸۸۷۲۲۳۳۶

 

این نوشته توسط وکیل خانواده تنظیم شده است تاکنون قوانین و آیین نامه های متفاوتی در خصوص مقررات مربوط به اسناد سجلی تصویب شده است دادخواست تغییر نام نیز در این تغییرات دیده می شود دادخواست تغییر نام معمولا در پی عدم قبول تغییر نام از ثبت به دادگاه داده می شود تا به جریان خواسته رسیدگی شود دادخواست تغییر نام ملزوماتی دارد که به آن در ذیل خواهیم پرداخت .

دادخواست تغییر نام 

حل برخی اختلافات ویا اشکالات ویا بررسی و تصمیم در خصوص برخی درخواستهای افردا که مربوط به اسناد سجلی است در صلاحیت هیئت حل اختلاف مستقر در ادره ثبت احوال است .از جمله این صلاحیتها دادخواست تغییر نام است نام کوچک برای تمییز و شناخت افراد از یکدیگر است و جهات تغییر نام ممکن است به صور مختلف باشد .

جهت ادامه مطلب بر روی کلمه وکیل خانواده کلیک کنید .

  • دفتر وکالت افسریه +وکیل در افسریه